35 ماهگی نفس هام
خدای خوب من... بازهم سپاس...بازهم شکر...وبازهم...وبازهم...وبازهم... شکرت که هستی... شکرت که هستم وستاره هام هستن... شکرت که همه ایناروبه من دادی،شکرت که دنیااااا رو به من دادی مراقبمون باش مهربانم... عزیزای مامان توی این ماه یه سفرداشتیم به شمال ویه سفرهم به مشهد.باخونواده های دایی جون وخاله جون. خیلی هم شیطونی کردین وآتیش سوزوندین شما وروجک ها. واما عکس ها: عزیزای دلم حسابی اون چند روزبهتون خوش گذشت وتاجایی میتونستین بازی میکردین وشبها ازخستگی میوفتادین آخرهم نفهمیدم این راه قراربود به کجابرسه امیرحسین و خاله جون وامیرحسین وآوا ی خسته ...
نویسنده :
مامی فرشته ها
18:01